رحلة العالم الآلمانی (کتاب)کتاب «رحلة العالم الآلمانی: ج. او. هابنسترایت الی الجزایر و تونس و طرابلس»، سفرنامه جهان گردی آلمانی است که در سال ۱۱۴۵ ق/ ۱۷۳۲ م، به شمال آفریقا سفر کرده است. این اثر، با ترجمه و تحقیق ناصر الدین سعیدونی منتشر شده است. ۱ - ساختار کتابکتاب، مشتمل بر یک مقدمه، چهار رساله و دو بخش الحاقی است. شیوه نگارش در این سفرنامه، به صورت روزنگار با ذکر تاریخ دقیق حوادث است. انگیزه مترجم در گزینش این سفرنامه، توضیح تاریخ مغرب عربی در زمان حکومت عثمانی است، چرا که نویسندگان، کمتر بر آن متمرکز شدهاند. ۲ - گزارش محتواسفرنامه هابنسترایت ، از جمله آثاری است که به اعتقاد مترجم، با وجود ارزش مندی معلومات و دقت مطالب، از دست رس محققین، دور مانده و کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این سفرنامه، با اینکه مقطع زمانی اندکی، در حدود ده ماه را به خود اختصاص داده، مشتمل بر معلومات و اطلاعات مفیدی است که ارزش تاریخی آن را تاکید میکند. این کتاب، از جمله مصادر مهمی است که اوضاع مغرب عربی در نمیه اول قرن هجدهم را توضیح میدهد. سفرنامه، مشتمل بر معلومات دقیقی از روابط حکام با طوایف ساکن در شهرها و معرفی جایگاه لشکر در نظام سیاسی و تشکیلات اداری است و هم چنان که سیاست دفاعی حکام و شیوه تعامل آنها با دول اروپایی را توضیح میدهد، از توجه اروپاییها به اوضاع اجتماعی و امکانات اقتصادی این منطقه نیز مطالب مهمی را ارائه میکند. سرفصل عناوین مطرح شده در رسالههای چهارگانه کتاب به ترتیب عبارت است از: ۲.۱ - رساله اولهابنسترایت، سفرش را با ترک شهر دریسدن آلمان در ۲۳ اکتبر ۱۷۳۱ به سوی مرسیلیا آغاز و با کشتی به سوی الجزایر حرکت میکند. در ۱۶ فوریه همان سال، اولین مشاهداتش در الجزایر را مینویسد. در این رساله، ابتدا، علت نام گذاری سرزمین الجزایر و موقعیت جغرافیایی آن و پس از آن شمهای از تاریخ و ادیان مختلف ساکن در این سرزمین و آداب و رسوم آنها، شیوه مملکت داری عبدی پاشا دای (حاکم) الجزایر و نظام لشکر، اماکن تاریخی و مذهبی، مطلبی در باره ماه رمضان و مراسم عید فطر و در آخر، معلوماتی در باره گیاهان و حیوانات موجود در الجزایر آمده است. [۱]
رحلة العالم الألماني، تعريب ناصر الدين سعيدونى، ص۲۱.
۲.۲ - رساله دوماز تاریخ اول ژوئن ۱۷۳۲ آغاز میشود و مشتمل بر مطالبی مانند وضعیت ساکنان شهر الردیف و برخورد حاکمان با آنها، معرفی شهر المدیه، اولاد ابراهیم علیهالسلام و ذکر آثار اوزیا است. هابنستریات، سپس به شهر الجزایر مراجعت کرده است. ۲.۳ - رساله سوماین بخش از سفر، مقارن با آمادگی حکومت الجزایر در برابر هجوم اسپانیا است. نویسنده، از حالت ترس مردم و آمادگی برای جنگ خبر داده است. هابنسترایت، از الجزایر به عنابه و سپس به قسنطینه سفر میکند. او از شیوه جمع آوری مالیات و نیز معاملات بزرگان قبایل خبر میدهد. از آثار رومانی در اطراف تیفاش، خمیسه، قسنطینه و مخسوطین و قبر قدیس اغسطین در عنابه مطالب جالبی نقل میکند. نویسنده، در آخر این بخش از سفر، به بنزرت میرود و از آن جا عازم شهر تونس میشود. ۲.۴ - رساله چهارمدر آخرین رساله کتاب، معرفی شهر تونس و قلعه حلق الوادی، ذکر حکومت تونس و تشریح عناوین «بای، دیوان و حامیه» از جمله مطالب این بخش است. شرح ویژگیهای مردم تونس و استعداد دریایی آنها و توصیف آثار قرطاج از دیگر مطالبی است که نویسنده در باره تونس آورده است. هابنسترایت، سپس از راه دریا به طرابلس میرود. او، در این رساله نیز به معرفی حاکم طرابلس و ذکر برخی از آثار آن پرداخته و با شنیدن خبر مرگ پادشاه بولونیا، اغسطس دوم به آلمان مراجعت میکند. ۳ - وضعیت کتابپاورقیهای کتاب، مشتمل بر مطالب مفصل و ارزشمندی است که مراجع عربی و انگلیسی آن پس از رسالهها به تفکیک آمده است. در بخش ملحقات، ابتدا، لیستی از شهرهای مذکور در سفرنامه به همراه تاریخ بازدید و نیز لیستی از مهمترین کتب تاریخ غربی متعلق به سرزمینهای مغرب عثمانی به حسب تاریخ تالیف ذکر شده است. فهرست مطالب، در ابتدا و فهارس اعلام ، اماکن و قبایل در انتهای اثر آمده است. ۴ - پانویس
۵ - منبعنرم افزار جغرافیای جهان اسلام، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور). |